سرپرست گروه تئاتر جوان در آخرین جلسه خود با هیئت نظارت گروه تئاتر جوان گفت : طی یکسال گذشته چه اتفاقی افتاده است و ما چه دست آوردهایی داشته ایم ؟! به نظر من در طی یکسال گذشته که هیچ ...
ما طی چندین سال گذشته هیچگونه دست آورد موثری نداشته ایم و این بخاطر این است که گروه دارای برنامه مدون و درستی نیست. باید برنامه ریزی کرد و طی یک برنامه ریزی سنجیده برای آینده گروه هدف گذاری کرد. البته شرکت در کلاسها و برنامه های آموزشی بسیار خوب است ولی وقتی قرار باشد نتیجه ای در برنداشته باشد چه فایده ای دارد؟!
آقایی در ادامه ضمن گلایه از اعضایی که فقط برای تفنن در کلاس ها حضور دارند گفت : ما به کسانی کار داریم که با تمام وجود وقت خود را صرف می کنند تا نتیجه خوبی را به دست بیاورند ما سیمرغی ها را می خواهیم البته با انرِژی چندین برابری چون به نظر من انرژی آن زمان هم کم بود. دوستان عزیز باید تلاش کرد تا با یک برنامه درست و هدفگذاری مناسب گروه هر ماه و هرسال دست آوردهایی برای انگیزه بیشتر به اعضای خود بدهد و راهی در جهت رشد و تعالی گروه باشد و این به کمک همه اعضای گروه نیاز دارد. امیدوارم به زودی در جلسات آتی برنامه ای برای آینده گروه ترسیم کنیم و نظرات خوب شما باعث گردد تا اتفاقات بهتری را به زودی در گروه شاهد باشیم.
آیا در عصر دیجیتال تئاتر همچنان می تواند پاسخگوی دغدغه های مردم این عصر باشد؟
در مقاله ای با عنوان آیا در عصر دیجیتال، نمایش همچنان موضوعیت خواهد داشت؟ هنرمندان برجسته تئاتر (بازیگران، کارگردانان، تهیهکنندگان و…) به جست و جوی پاسخ این سئوال پرداختند که در مقاله ای به قلم دکتر کریگ لمبرت، معاون سردبیر مجلهی هاروارد منتشر شده است. این مقاله توسط گروه تئاتر اگزیت ترجمه و در اختیار هنرآنلاین قرار گرفته است. بخش دوم این مقاله را در اینجا می خوانید: ...
شهربازی با نورپردازی صحنهای
جان لیتگو میگوید: "برادوی امروز بسیار عجیب شده است. درست مانند شهربازی تئاتری!" در این صورت، کاری موفق و بلندمدت در مرکز شهر بوده است. شوهایی که در "برادوی" به صحنه میآیند-عملاً تعداد مشخصی از تئاترها در میدان تایم و اطراف آن- از نظر مالی قویاً موفق هستند. بر اساس آمار لیگ برادوی مجموع درآمد گیشه در سال حدود یک میلیارد دلار است، به علاوه ۱ میلیارد دلار که از تئاترهایی که به عنوان بخشی از تور خود در آنجا اجرا میکنند گرفته میشود، که به گفته تام مک گارت رئیس کیبرند اینترتینمنت، "در کسب و کار رسانه چندان زیاد نیست." شرکت او یکی از تهیهکنندگان اصلی تئاتر زنده از جمله نمایشهای برادوی و نیز تورهای اجرای تئاتر است. (گیشه سینماها در آمریکا و کانادا در سال ۲۰۱۰، ۱۰/۶ میلیارد دلار بوده است.) وی میافزاید: "اما با این حال در اوج ریاضت اقتصادی اخیر، برادوی یک سال بیسابقه و رکورددار داشته است."
نزدیک به نیمی از شوهای برادوی نمایش عادی هستند، اما نمایشهای موزیکال، هم از نظر مخاطب و هم درآمد غالب هستند. تئاترهای برادوی بخش عمدهی مخاطبان خود (۶۲٪) را از میان گردشگران جذب میکند، که نزدیک به دو سوم آنها درآمدی بالای ۷۵ هزار دلار در سال دارند و ۶۶٪ آنها زن هستند. (بالاتر از ۵۵٪ درصد در سال ۱۹۸۰) این بخش همچنان سودآور است، با وجود اینکه از هر ۸ تولید جدید، تنها یکی موفق میشود. با این وجود که سرمایهگذاری مطمئنی نیست، اما یک کار پرفروش میتواند سرمایه تولید را در سال ۸۰ به ۱ بازگرداند. همچنین حمایتکنندگان از بازتولید یکی از شوهای مشهور توانستهاند حدوداً ۲۰ به ۱ از سرمایه اولیه کسب درآمد کنند، در حالیکه اثر نیز همچنان روی صحنه و در حال فروش است.
مکگارت میگوید: "برادوی کسبوکاری پرهزینه است. جریان اصلی است-برای اینکه تجربی باشد ساخته نشده است، همچنان که استودیوهای فیلمسازی وقتی به عنوان فیلمساز مستقل عمل میکنند، همان تولیدات همیشگی خود را نمیسازند." اما به گفته او تفاوت اصلی تئاتر با سینما این است که "میتوان یک فیلم را بر روی هزار پرده یا پنجهزار پرده اکران کرد، اما یک شوی برادوی محدود به ظرفیتهای تئاتر است- حتی با وجود اینکه اجراها میتوانند زمان مشخصی برای پایان نداشته باشند، اما قرار نیست صندلیهای جدید در سالنها سبز شود."
با وجود تمام ریسکها، برای کسی که سرمایه بلااستفاده دارد و تئاتر را هم دوست دارد، "فرشته" شدن میتواند بسیار هیجانانگیز باشد. میتوانید بخشی از سهام یک تئاتر موزیکال را خریداری کنید، مثلاً فقط ۲۵ هزار دلار، و به این ترتیب میتوانید یک زندگی تئاتری داشته باشید. این به این معنی است که به تمام گزینشها، کارگاهها، اجراهای آزمایشی، افتتاحیهها و مهمانیهای سرمایهگذاران تمام نمایشهای برادوی دعوت خواهید شد. به گفته مکگارت: "شما میتوانید آهنگساز را به خانه خود بیاورید تا موسیقی را بر روی پیانو خانهتان بنوازد. در مقایسه با مثلاً عضو شدن در باشگاه گلف، خیلی بیشتر میشود تفریح کرد."
ماجراجویی با تماشاچیان
دیان پائولوس مدیر هنری تئاتر رپرتوار آمریکا میگوید: "سندرمی در حرفه ما وجود دارد که تماشاچی و خصوصاً جوانترها به خاطرش مورد سرزنش واقع میشوند. آنها دیگر نمیخواهند به تئاتر بروند، چرا؟ چون تمرکز حواس ندارند. ترجیح میدهند کنترل به دست خودشان باشد، با همان دستگاههای کوچک در دستانشان. گزینههای تفریحی بسیار زیاد است. فرهنگ ما دارد به بیراهه میرود. این همیشه به نظرم تضعیفکننده بوده است، چرا که جایی برای تغییر باقی نمیگذارد. ما باید این تحلیل را برگردانیم و بگوییم: شاید تقصیر ماست. شاید تقصیر دستاندرکاران هنر است. نه فقط نویسندگان و بازیگران، بلکه تمام سیستم- شاید میبایست در بازگرداندن تماشاچی به تئاتر بهتر عمل کنیم. آیا تماشاچیان رفتهاند؟ بله. آیا عادت آمدن به تئاتر را در خود نپروراندهاند؟ بله. آیا تقصیر آنهاست؟ خیر!
پائولوس از نخستین فصلی که برای تئاتر رپرتوار آمریکا در سال ۲۰۰۹ برنامهریزی کرد، دعوت به تئاتر را به روز کرد. او بریدهای تیزر مانند از "نمایش الاغ"، الهام گرفته از "رویای نیمهشب تابستان" (بدون حتی کلمهای از شکسپیر) ساخت که در اطراف تماشاچیان با شرکت رقصندههای و آهنگهایی که توسط بازیگران خوانده میشد، به صورت زنده به اجرا درمیآمد. نمایش "الاغ"، نمایشی موفق که اجرایی بلندمدت در نیویورک داشت، برای اولین در همانجا توسط پائولوس و همسرش رندی واینر (تهیهکننده) به روی صحنه رفت و پس از آن در کمبریج، همچنان تماشاچیان را دستهدسته به تئاتر "زیرو-اَرو" تئاتر رپرتوار آمریکا میکشاند؛ جاییکه امروز نامش را به نام شخصیت اصلی نمایش، آبرون تغییر داده و تبدیل به کلوب شبانه تئاتر شده است.
پائولوس میگوید: "ما میبایست محدوده معنای تئاتر را گسترش دهیم. اگر شو به جای ساعت ۸ شب، نیمهشب شروع شود چه میشود؟ اگر مدت زمانش ۱۰ دقیقه باشد چه؟ یا یک ساعت باشد؟ اگر قبل از شروع اجرا ۴۵ دقیقه برقصید چه؟ جایی را بسازید که قوانین را درهم میشکند. آبرون امروز به گروه جدیدی از مخاطبان دست پیدا کرده است: مخاطبانی جوانتر و زیر ۳۰ سال. تماشاچیان آنهایی نیستند که به تئاتر میروند. آنها میخواهند در حضور دیگران باشند، معاشرت کنند؛ آنها به این تخلیه احتیاج دارند- که تئاتر میتواند آن را برایشان فراهم کند، چیزی مثل فستیوالهای قرن پنجم آتن، یا ماشپیتِ تئاتر شکسپیر گلوب. (ت.م: ماشپیت قسمتی از محل اجرای کنسرت راک است که جلوی سن قرار دارد و مردم در آن با موسیقی راک میرقصند) تئاتر باید جایی باشد که احساس کنید: من باید آن را تجربه کنم. نه اینکه فقط آن را بخوانید یا ببینید. مردم تشنهی تجربه هستند- آنها جان میدهند برای تجربه کردن.
تئاتر آینده تئاتری خواهد بود که فعالانه مخاطبان خود را درگیر میسازد و احتمالاً نه تنها دیوار چهارم را، که سه دیوار دیگر را نیز خواهد شکست. به عنوان مثال، به تازگى در تئاترى از نیویورك به نام "شهر ما"، تماشاچیان عملاً خود را جزئى از بازیگران یافتند. در بوستون، پروژه بازیگران شكسپیر -كه توسط بنجامین اِوِت (فارغالتحصیل موسسهی تئاتر رپرتوار آمریکا) در سال ٨٦ پایه گذارى شد- شكسپیر را در مكانهایى غیر معمول مانند فروشگاهها و كلیساها اجرا كرد و عملاً شكسپیر را به كوچه و خیابان برد. بیل راچ نیز در گذشته تئاتر کورنر اِستون را که تئاتر جامعهمحور را گسترش میداد به همراه دیگران پایهگذاری کرد و برداشتهایی از نمایشهای کلاسیک را در شهرهای کوچک و محلات تولید میکرد.
جک مگان، مدیر اداره هنر در هاروارد میگوید: "خلاصه مطلب، کار در محیطهای کوچکتر میتواند جذابتر باشد، چرا که دیگر مجبور نیستید میلیونها دلار بودجهی سرمایهگذاری شده را از طریق گیشه بازگردانید و میتوانید با ۴۰ یا ۵۰ هزار دلار تمام هزینههای کار را پوشش دهید. هر چه میزان سرمایه بیشتر باشد، تهیه کننده نیز مجبور است بیشتر به تعداد تماشاچی فکر کند و در نتیجه بیشتر نظر خود را به افراد خلاق تحمیل خواهد کرد."
تئوری آموزش تئاتری
رابرت بروستاین میگوید: "اگر کودکان در معرض هنر و موسیقی قرار نگیرند، نه هنرمند بار خواهند آمد نه تماشاچی." از آنجاییکه سیستم آموزشی، موتور اولیه پرورش نویسندگان، بازیگران، کارگردانان و دیگر دستاندرکاران موفق تئاتر است، بروستاین گله میکند که:"دورههای آموزشی هنر و فرهنگ در مدارس ابتدایی در دسترس نیست، چرا که بودجهها کاهش پیدا میکند و اولین قدم مدارس پس از کاهش بودجه، اخراج معلم موسیقی است."
تئاتر شکسپیر و شرکا در لنوکس با بردن تئاتر به مدارس محلی، عمیقاً با جامعه اطرافش پیوند خورده است. برنامه آنها که تقریباً شامل تمامی دبیرستانهای بخش برکشایر و همچنین بسیاری از مدارس ابتدایی و راهنمایی میشود، در طول سال بیش از ۴۰هزار دانشآموز و معلم را تحت پوشش اجراها، کارگاهها و کارآموزی قرار میدهند. از زمان آغاز فعالیتش در سال ۱۹۷۸، در کنار خود آنسامبل، نزدیک به یک میلیون شرکتکننده داشته است.
تینا پکر میگوید: "کار ما در مدارس به اندازه تولیدات تئاتریمان اهمیت دارد. هر زمانی که به دبیرستانی میرویم، برای شرکت در هر یک از نمایشهای شکسپیر معمولاً بین ۳۰ تا ۵۰ داوطلب داریم. آنها ابتدا نمایش را در مدرسه خودشان اجرا میکنند و سپس در فستیوال پاییزیمان چهار روز اجرای دبیرستانی بدون وقفه شکسپیر برای یکدیگر اجرا میکنند. هر کسی که داوطلب میشود و برای مصاحبه میآید، به شیوهای به کار گرفته میشود، و بیشتر بچهها سه سال تمام در برنامه شکسپیر شرکت میکنند. آنها بسیار مشتاقاند، چرا که این جایی است که میتوانند آزادانه صحبت کنند میتوانند احساساتشان را بروز دهند. ما میدانیم که این جامعه را میسازد: ما میبینیم بچههایی که این کار را انجام میدهند، چطور عمیقاً به هم وابسته میشوند."
در همین حال، در دهههای اخیر، انفجار سرگرمیها در فرهنگ عامه، هنجارهای فرهنگ جوانان را تغییر داده و موقعیت تئاتریها را ارتقا داده است. تام مکگارت میگوید: "شرایط دیگر مانند ۳۰ یا ۴۰ سال پیش نیست که تئاتری بودن یک انگ باشد. امروزه توانایی خواندن، رقصیدن و بازیگری در سطح بالا یک افتخار است و این مردم را تشویق میکند که به آن بپردازند." به دنبال بالا رفتن کیفیت برنامههای آموزش تئاتر در سطح مدارس متوسطه و دانشگاهها، تولیدات تئاتری به گفتهی مکگارت در بالاترین سطح خود در همهی دورانها قرار دارد. او معتقد است که علیرغم چالشهای اقتصادی بر سر راه تئاتر حرفهای، از نظر تعداد و تنوع تولیدات و نیز کیفیت کار بازیگران، کارگردانان و طراحان در همهی سطوح، تئاتر در عصر طلایی خود به سر میبرد.
جک مگان میگوید: "در هاروارد دانشجویان در سال بین ۴۰ تا ۶۰ نمایش به روی صحنه میبرند که هر یک بین ۴ تا ۸ شب اجرا میشود." بروستاین اشاره میکند که امکانات درونبرنامهای برای تئاتر به طور چشمگیری از زمان ورود او (به هاروارد) در سال ۱۹۷۹ افزایش یافتهاند. او به یاد میآورد: "زمانی بود که حتی یک واحد درسی تئاتر هم وجود نداشت، جز کلاس نمایشنامهنویسی ویلیام آلفرد (استاد دانشگاه و نمایشنامهنویس انگلیسی). تئاتر رپرتوار آمریکا ۱۲ دوره آموزشی مطالعات تئاتر معرفی کرد که کمیته هنرهای نمایشی آن را تصویب کرد، اما زمزمههایی به گوش میرسید. برخی از اعضا شروع کردند به درخواست مبنی بر اینکه معلمان بازیگری و کارگردانی ما میبایست مدارک تحصیلی بالا و نشریات علمی آکادمیک داشته باشند. آکادمیک شدن مرگ غریزه خلاق است. اما دانشگاهیان خلاق میدانند که نمیتوان محدودیتهای آکادمیک را بر افراد خلاق نیز اعمال کرد.
هاروارد یکی از معدود کالجهای بزرگ است که مرکز هنرهای نمایشی ندارد. پیتر سلارس در جلسه گفتگویی در تئاتر رپرتوار آمریکا با موضوع اپرای "نیکسون در چین" که برای اولین بار توسط وی کارگردانی شده و به روی صحنه رفته بود- عنوان کرد:"من به هاروارد آمدم چون هیچ دپارتمان تئاتری نداشتند؛ دانشگاههای زیادی وجود ندارند که از چنین امتیازی برخوردار باشند. تئاتر چیزی است که اصلاً داخل دپارتمان نمیگنجد. من عاشق این هستم که هنرمندان اینجا مجبور میشوند که خودشان راهشان را پیدا کنند. با این وجود، کمیته هنرهای نمایشی با ریاست مارتین پوچنر استاد تئاتر و ادبیات انگلیسی و ادبیات تطبیقی از وین، در حال ایجاد مرکز تئاتر (به پیشنهاد کارگروه هنر که در سال ۲۰۰۷ توسط پرزیدنت دروفاست به کار گرفته شد) برای تقویت -و نه تحمیل و جایگزینی- اجراهای زندهی فوق برنامه است.
این خبر خوشی برای بیل راچ است. او میگوید: "من در برخی از برنامههای بسیار منسجم تئاتر تدریس کردهام و از کار کم دانشجویان وحشتزده بودم، از اینکه چقدر فرصت بازیگری و کاگردانی و تمرین حرفه برایشان کم بود. من در هاروارد ۲۶ نمایش در هر گوشه از دانشگاه کارگردانی کردم، از زیرزمین خوابگاه، تا پلههای وایدنر."
داستانهایی که به نمایش درمیآیند
بیل راچ میگوید: "انسانهایی در یک اتاق، در حال خلق و تجربه یک داستان در کنار هم- این از بین نخواهد رفت. حتی امروز به گونهای عطش بیشتری هم برای آن وجود دارد." تینا پکر با او موافق است: "تنها از راه جمع شدن انسانها دور هم است. همان کاری که تئاتر میکند، که میتوان انسانیت را واقعاً حس کرد. حسی قوی، درونی و محسوس یک حس جمعی. آن را نمیتوان در فیسبوک احساس کرد، نمیتوان در تلویزیون آن را جست، و حقیقت را نیز در هیچ یک از اینها نمیتوان یافت."
او ادامه میدهد: "یونانیها، همه را در یک جا جمع میکردند، در دوران الیزابت هم اینچنین بود، درحالیکه بازیگران با مخاطبی حرف میزدند که گوش میکرد، نه این که نگاه کند. تغییر شکل صحنه تئاتر و به وجود آمدن قاب صحنه، تماشاچیان را از بازیگران جدا کرد و قابی یا پنجرهای را به وجود آورد که نمایش از داخل آن دیده شود. حال ما به جایی رسیدهایم که تماشاچیان و بازیگران حتی با هم در یک اتاق هم نیستند. اما پرسیدن سوال با هم- این چیزی است که اجتماع را میسازد. به عنوان یک بازیگر، وقتی که موفق هستید، آن را در بدنتان احساس میکنید، احساس میکنید که دارید به آن میرسید. تصویری درونی از نقش کسی که بازی میکنید دارید؛ که یک کل منسجم میسازد. آن را از طریق واکنش مخاطبانی که آن را درک کردهاند نیز احساس میکنید."
چنین تجربهای نمیتواند با هیچچیزی که بر صفحهی تصویر، به شکل سهبعدی یا حتی متعامل دیده میشود، جایگزین شود. تئاتر مطمئناً در آینده زنده خواهد ماند- تنها سوال این است که چه شکلی خواهد داشت؟ عطش برای داستانسرایی زنده، برای تجربه مشترک بازیگر و تماشاچی، ممکن است حتی افزایش یابد؛ اگر، و وقتی، که مردم از بستههای بینقص تدوینشده و جلاخورده و پرزرقوبرق تلویزیون و تولیدات سینمایی خسته شوند. لیتگو میگوید: "در تئاتر نوعی ظرافت شکننده وجود دارد، چرا که هر چیزی ممکن است اتفاق بیافتد. نوعی هیجان نفسگیر در تئاتر نهفته است."
در اولین جلسه عمومی گروه تئاتر جوان در سال 94 سرپرست گروه خطاب به کلیه اعضای قدیم و جدید گفت : برای رسیدن به درجات عالی و ماندگاری خود در عرصه هنر صادقانه گام بردارید و هدفی جز کمک به یکدیگر برای پیشرفت نداشته باشید. از جدیدترین و کوچکترین عضو گروه تا قدیمی ترین و بزرگترین عضو گروه همه ارزشمندند و هیچ کس حق ندارد کسی را بی حرمت کند. تمسخر یکدیگر و به بازی گرفتن شخصیت انسانها چه داخل و چه خارج از گروه برای همیشه ممنوع می باشد و فرد خاطی حتما اخراج خواهد شد ...
آقایی با اشاره به اینکه گروه در بخش های مختلف فعالیت سال 94 خود را آغاز می کند، گفت : همه اعضای گروه در رده بندی های مشخص باید کمک کنند تا گروه موفق به اجرای برنامه های کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت خود بشود. همه شما برای ما ارزش خود را دارید و ما اجازه نمی دهیم اثرات مثبت حضور شما در گروه کمرنگ شود. باید سعی کنید تا در تمامی تولیدات آینده گروه دخالت داشته باشید و هر یک سهم مشخصی برای اجرای آنها به دوش بکشید.
در ادامه سرپرست گروه با اشاره به حواشی بی اساس گفت : حواشی همیشه شما را از اصل رشد و پیشرفت دور خواهد کرد و من در همین جا اعلام می کنم حواشی برای من اصلا ارزشی ندارند و کاملا بی اهمیت می باشند. ما اجازه نخواهیم داد که حواشی به اصل حرکت ما ضربه بزند. تلاش کنید همه هم و غم شما تئاتر باشد. همین ...
در پایان آقایی ضمن تشکر از همراهی کلیه اعضا گفت : افتخارات گذشته مهم نیستند و رفتند تا برای همیشه بایگانی گردند. آنچه مهم است حضور درخشان مجدد شما در عرصه تئاتر است. باید دید از هم اکنون چه چیز تازه ای به میان خواهد آمد. باید رقابت کرد و باید شکست خورد تا پیروز شد و باید در مقابل ناملایمت ها و حق کشی ها ایستاد و در این راستا بزرگ و کوچک تئاتر مهم نیست هر که باشد حق کشی که بشود در مقابلش خواهیم ایستاد حتی اگر بزرگترین باشد. حق گرفتنی است و نباید از حق خودمان بگذریم. پس با قدرت و ایمان و اراده آهنین برای رسیدن به رشد و تعالی درست به میدان وارد شوید که زندگی ما همه میدان رشد و پیشرفت و رقابت برای انسان بودن و انسان ماندن است. امید که اشتباهات دیگران را تکرار نکنیم و آن کنیم که خوبان گفته اند درست است و درست بوده است. حق همره تان و علی یارتان باد ...
دیدار تعدادی از هنرمندان تئاتر با مدیرکل ارشاد در روز سه شنبه ساعت 18 در اداره کل ارشاد صورت خواهد گرفت. این دیدار که با تعداد مشخصی از گروهها و طیفهای فکری مختلف تئاتر استان یزد خواهد بود مدتی است که برنامه ریزی شده و کارشناسی تئاتر اداره کل هم طبق لیست اعلام شده با دعوت شدگان تماس گرفته و از آنها خواسته تا در این نشست حضور یابند. شاید یکی از نکات این نشست اعلام نام رئیس جدید انجمن نمایش استان باشد...
سرپرست گروه تئاتر جوان که یکی از اعضای دعوت شده از شهرستان میبد بود گفت : امیدواریم فکری و اندیشه ای به جا ارائه گردد که برای تئاتر کل استان موثر باشد . ما در این جلسه منتظریم تا ببینیم چه اتفاق خوبی برای تئاتر استان خواهد افتاد . اما دوست داریم که شهرستانها در صورت عدم رضایت از تصمیمات اینبار به درستی وارد میدان عمل شوند .
به گزارش از سرپرست گروه؛ دومین جلسه هیئت نظارت گروه تئاتر جوان جمعه شب 14 آذر ماه 93 ساعت 20 با حضور آقایان : سید جواد عظیمی دخت ، سمیر معلایی ، جعفر جعفرزاده ، محمد حسین مشک آبادیان ، علیرضا سیفیان ، خانم پریماه ابوالحسنی و سرپرست گروه برگزار گردید .
در این جلسه سرپرست گروه ضمن بررسی و بازنگری صورتجلسه و مصوبات اولین جلسه هیئت نظارت گفت : ما تا حد بسیار کمی توانستیم موارد مندرج در این صورتجلسه را اجرا کنیم ولی خیلی از موارد اجرا نشده و این نشانه ضعف شدید گروه می باشد ...
سرپرست گروه افزود : بنده به علت مشکلات شدید واقعا در سالی که گذشت کم کاری کردم و در بسیاری از موارد خود را مقصر می دانم ولی لازم می دانم تا بگویم که تنهایی نمی توان کاری کرد و گروه باید انسجام و اتحاد داشته باشد تا با کمک هم به نتایج مطلوبی برسیم . هر چند که گروه امسال در حالت نیمه فعال حضور داشت اما اجراهای خوبی مثل نمایش خیابانی همسایه ، سوگواره حضرت علی (ع) و نمایش عکاس نتیجه های بدی نبوده است . پس برنامه های میان مدت ما محقق افتاده اما برنامه های بلند مدت ما همه رها شده است و باید فکری اندیشید و من دوست دارم تا هیئت نظارت تصمیم بگیرد و برنامه ای بریزیم تا تصمیمات اجرایی شود .
در ادامه سید جواد عظیمی دخت از اهمیت جلسات کارگاهی صحبت کرد و گفت : به نظر من کلاس های کارگاهی به هیچ عنوان تعطیل نشود و برنامه ای بریزید که اگر تولید ندارید حداقل کارگاهی مشغول کار باشید این خیلی مهم است . اجازه ندهید تا زحمات گذشته شما هدر برود .
بعد از آن جعفر جعفرزاده ضمن گلایه از سرپرست گروه خواستار تحول اساسی در برنامه های آینده گروه شد و با ذکر بعضی سوء تفاهم ها و کدورت ها و مشکلات گفت : ما اگر یک گروه هستیم پس باید با یک قوانین مشخص و هماهنگ و با هم حرکت کنیم و اجازه ندهیم تا خللی در گروه وارد شود . همه هم و غم من گروه هست و هرچه می گویم برای بهتر شدن و قوی تر شدن گروه می باشد و حاضرم همه وجود و را در این عرصه در خدمت تئاتر بگذارم .
ادامه دهنده بحث آقای محمد حسین مشک آبادیان ضمن تشکر از همراهی و همکاری بچه ها در اجراهای اخیر گفت : همه فکر ما انسجام گروه می باشد و من نیز هر کاری میکنم تا گروه به انسجام واقعی خود دست یابد . در اجرای نمایش عکاس نیز هدف همین بود و محقق گردید . البته خیلی کم و کاستی هم داشت که باید به بزرگی خود ببخشید.
علیرضا سیفیان نیز در ادامه افزود که همه درگیری کاری داریم و باید به فکر درآمد و کار خود نیز باشیم ولی با برنامه ریزی همه چیز حل میشود و بنده تا حدی که بتوانم حاضرم در خدمت گروه باشم . اما باید پایه های گروه را قوی کرد و از تلاش و پیشرفت غافل نشویم .
سمیر معلایی هم با اشاره به اینکه باید همه اعضای گروه زیر نظر سرپرست گروه و طبق ضوابط تعیین شده اقدام کنند گفت : به نظر من گروه در چند سال اخیر رشد خوبی داشته و اتفاقات خوبی افتاده است کمی دیگر تلاش مطمئنا نتایج خوبی خواهیم گرفت .
پریماه ابوالحسنی با ابراز خرسندی از فعالیت اعضای گروه گفت : به نظر من مدارس و دانش آموزان در رشد گروه موثر هستند و باید تلاش شود تا از این قشر نیز استفاده شود و برای جذب آنها تلاش کنیم . در این امر آموزش درست و پایه ای برای این قشر خیلی مهم است چون اینها آینده تئاتر را در دست خود خواهند گرفت پس خیلی مهم هستند .
در ادامه جلسه مواردی که مربوط به بحثهای داخلی و مشکلات خصوصی گروه بود بحث هایی شد و تصمیماتی گرفته شد که به علت محرمانه بودن آنها در اختیار ما قرار نگرفت و نتوانستیم در اختیار شما بگذاریم . اما در بین این صحبتها مصوباتی صورت گرفت که مبنی بر تغییر و تحول آیین نامه کلیه فعالیت ها گروه می باشد که در آینده و جلسات بعدی مورد بررسی و تائید نهایی می رسد که بعد از آن توسط سرپرست گروه لازم الاجرا می باشد .
سرپرست گروه در پایان گفت : همه تلاش ما رسیدن به یک هدف مشترک و آن رشد فرهنگ و هنر این شهر و مرز و بوم است . برای این هدف از هر کاری که کمک میکند دریغ نخواهیم کرد و به زودی حتما شاهد اتفاقات خوبی خواهیم بود چون نیت ما پاک و بی ریا است و هیچ هدف شخصی و خاصی نداریم و از شهرت و اسم و رسم هم بدمان نمی آید و تلاش می کنیم که جاودان بمانیم ... یا علی ...
سرپرست گروه تئاتر جوان اعلام کرد تا پایان آذر ماه 93 جلسات پی در پی هیئت نظارت تعیین کننده فعالیت های آینده گروه خواهد بود ...
آقایی افزود : گروه انسجام خود را که به دست آورد می تواند دست به تولیدات بهتری بزند . تصمیم داریم تا با نظر هیئت نظارت برنامه های آینده گروه را اعلام کنیم و طبق برنامه مشخص و کاربردی به عرصه تولید باز گردیم . همه چیز به تصمیمات هیئت نظارت بر می گردد و بنده تمام اعضا را در جریان کلیه تصمیمات این هیئت قرار خواهم داد . به نظر من هیئت نظارت جدید اگر تصمیمات درست و اساسی بگیرد اتفاقات تازه ای در عرصه نمایش میبد خواهد افتاد و اعضای جدید گروه نیز هدفمند رشد خواهند کرد .
سرپرست گروه افزود : گروه در آینده در چند بخش فعال خواهد بود که این چند بخش با توجه به اعضای جدیدی که جذب شده اند تشکیل خواهد شد و سعی داریم تا با رده بندی درست و آموزش اصولی این هنرآموزان حتما به سمت حرفه ای شدن گام برداریم . هدف اصلی ما گام برداشتن به سوی حرفه ای شدن با اصول و تکنیک درست است و حتما از نظرات کارشناسان بنام استفاده خواهیم کرد .
یکشنبه 13 مهر ماه 93 ساعت 19:30 با حضور سید ناصر امامی میبدی استاد و پیشکسوت عرصه تئاتر و جمعی از هنرمندان تئاتر از گروه های مختلف شهرستان میبد جلسه ای برگزار شد . در این جلسه سید ناصر امامی از آغاز تمرینات و بازآفرینی نمایش چون پرده برافتد صحبت کرد و گفت : برای سنجش توانایی عوامل کار گذشته را با تغییراتی تمرین میکنیم تا بتوانیم توانایی شما را برای تولیدات بعدی بسنجیم ...
سید ناصر امامی افزود : میبد در گذشته توانسته در استان نامی درخشان را در عرصه تئاتر نشان دهد و مطمئنا باز می توانیم افتخارات جدیدی را به ارمغان آوریم . از همه کسانی که می توانند جدی وارد این عرصه شوند دعوت می شود و امیدواریم بتوانیم کاری درخور را ارائه دهیم و تجربه خوبی به دست آوریم . ما سعی داریم تا زیرساخت ها را دوباره تقویت کنیم و با حرکت درست و تکنیکی وارد این عرصه شوید و این نیاز به همت ٰٰپشتکار و انسجام گروه دارد .
استاد امامی در ادامه از زحمات کلیه عزیزانی که تاکنون کار کردند تشکر کرد و گفت باید حرمت یکدیگر را حفظ کنید و اجازه ندهید کدورتی پیش آید . ما در این مجموعه هیچ تفاوتی بین همه اعضا نمی بینیم و قرار نیست گروهی نیز تشکیل دهیم که کسی دلخور شود ما کار خودمان را میکنیم و هر کس دوست دارد باشد همین .
در ادامه ناصر دهقانی یکی از پیشکسوتان و شاگردان قدیم سید ناصر امامی گفت : سید ما هر کاری که از دستمان بربیاید انجام می دهیم حتی جارو زدن و خاک صحنه را خوردن . بچه ها باید بدانید که سید ناصر امامی مرد بزرگی در استان است و باید از این نعمت استفاده شود . نگذارید تا دیگران استفاده کنند و شما بی بهره باشید باید تا آخرین لحظه همکاری کنید .
ادامه این جلسه محمد جواد آقایی میبدی سرپرست گروه تئاتر جوان ضمن خیرمقدم به سید ناصر امامی میبدی به خاطر بازگشت به عرصه تئاتر میبد گفت : خاطرات زیادی از ایشان دارم و همه از افتادگی و رفتار حرفه ای و انسان دوستانه ایشان می رساند . من همه جا از و حتی از شروع رشد خود را از استادم سید میدانم و هم اکنون نیز حاضرم شاگرد ی ایشان را بکنم . از همه میخواهم این فرصت را از دست ندهید و تلاش کنید تا به موفقیت های خوبی دست پیدا کنیم . همه جوره حاضریم تا به عرصه تئاتر میبد کمک کنیم و خاطرات تلخ گذشته تکرار نشود . باید انسجام اساسی بین هنرمندان تئاتر میبد شکل بگیرد و این با حضور سید اتفاق خواهد افتاد .
مهدی کارگر سرپرست گروه ترنم نیز اعلام همکاری کرد و افزود باید کاری کرد که بچه ها با شوق علاقه دل زده نشوند و برنامه اجرایی بیشتری داشته باشیم . ما نیز آمادگی هر گونه همکاری داریم .
در پایان برنامه ریزی شد تا چهارشنبه 16 مهر ماه 93 ساعت : 7 جهت آغاز تمرینات همه حضور یابند .
برای همه دوستان هنرمند آرزوی موفقیت میکنیم و از گروه مجید زارعی و ابوالفضل طبایی که مقدمات برگزاری این جلسه را فراهم کردند تشکر و قدردانی میکنیم . باشد که شروعی برای آغاز دوستی ها و مهرورزی ها در عرصه تئاتر باشد که همین آغازی برای هر چه حرفه ای تر شدن نیز می باشد .
پس از ماهها ایجاد فشار از سوی برخی مقامات ارشد استان، بالاخره سید ناصر امامی از ریاست حوزه هنری استان یزد کنار رفت.
به گزارش خبرنگار “میبدما”، صبح امروز خبر خداحافظی ناگهانی سید ناصر امامی از سمت ریاست حوزه هنری استان یزد در برخی از رسانه های استان مخابره و پس از آن معلوم شد که جلسه تودیع و معارفه سرپایی و نازلی هم در این خصوص برگزار شده و سید ناصر امامی در اعتراض به برخورد این گونه ای مسئولان ارشد استان و نیز متولیان تهران نشین حوزه هنری در این مراسم شرکت نکرده است.
امامی در گفتگو با خبرنگار “میبدما” درباره این ماجرا گفت: پس از روی کار آمدن تیم دولت روحانی در استان یزد، این دوستان تلاش زیادی را به کار بستند که مدیریت فرهنگی مورد پسندشان کرسی های مربوطه را اشغال کنند و در این راستا از همان ابتدا فشارهای زیادی را به حوزه هنری برای برکناری بنده وارد کردند.
وی افزود: این مسئله -یعنی کنارگذاشتن من از حوزه هنری استان که نهادی تحت نظر رهبری و نه دولت می باشد- به طور ویژه از سوی معاون جوان استاندار -آقای طالبی- دنبال می شد اما رئیس حوزه هنری بدون توجه به این فشارها حکم ریاست بنده را در بهمن ماه سال گذشته امضاء نمود.
رئیس سابق حوزه هنری استان خاطرنشان ساخت: این فشارها ادامه داشت تا اینکه دیروز صبح که در حال عزیمت به محل کار خود جهت اعزام به ماموریت بافق بودم از حوزه هنری کل تماس گرفتند و اعلام کردند که سرپرست جدیدی برای حوزه هنری استان معین شده و حکم تا یک ساعت دیگر در شبکه دولت وارد خواهد شد.
وی گفت: با وجود این اعلام ناگهانی من به محل کار خود رفتم و پس از آنکه وسایلم را جمع کردم به منزل برگشتم تا اینکه ساعت ۲۲ شب گذشته آقای کوچک زاده که به عنوان مسئول جدید حوزه هنری استان یزد انتخاب شده اند پیامک زد و خبر داد که فردا برخی از مسئولین حوزه هنری در یزد حضور خواهند یافت تا مراسم تودیع و معارفه برگزار شود.
امامی با بیان اینکه این نحو برخورد و برگزاری مراسم تودیع و معارفه با این سرعت را توهین به خود می دانم، افزود: پس از این برخورد که من حتی فرصت نداشتم دوستان، همکاران و خبرنگاران را برای این مراسم دعوت و گزارش عملکرد خود را آماده کنم، تصمیم گرفتم تا در این مراسم شرکت نکنم و در عین حال برای آقای کوچک زاده آرزوی موفقیت می کنم.
وی در پایان خاطرنشان ساخت: من از آموزش و پرورش به حوزه هنری مامور بودم و طبق اعلام خودشان مدت ماموریت من تا پایان شهریور ماه ادامه داشت اما جا داشت مسئولین محترم حوزه هنری اگر قصد برکناری زودتر از موعد بنده را داشتند، زودتر این موضوع را اعلام می کردند تا این شرایط توهین آمیز ایجاد نشود.
گفتنی است با این برکناری شاهکارهای فرهنگی مدیران استان تکمیل شد و حوزه هنری استان یزد هم به جرگه دستگاههای فرهنگی بلاتکلیف که تا اطلاع ثانوی با سرپرست اداره می شوند پیوست! پیش از این اداره فرهنگ و ارشاد و یزد و نهاد کتابخانه های عمومی استان به چنین سرنوشتی دچار شده بودند و در حال حاضر با “سرپرست” اداره می شوند.
آنچه مشخص است این است که فرهنگ بزرگترین میراث بشری است و هنر زیباترین روش انتقال این میراث می باشد . بسیاری از ارزشهای زیبا به مدد هنر فراگیر می شود و اگر فضا برای بالیدن هنر سالم مهیا نشود، چیزهای دیگری جای آن را خواهد گرفت . باید گفت که مسئولین جدید شهرستان میبد دیدگاه های جدیدی دارند و حرفهای تازه ای می زنند اما به نظر می رسد که باید همانگونه که جلساتی مفصل و پیگیرانه در بخش اقتصاد با حضور مدیران و بخش خصوصی دارند می توانند جلساتی حداقل ماهانه با اصحاب فرهنگ و هنر داشته باشند تا بتوانند به بحث و تبادل نظر درباره مشکلات این بخش بپردازند و عملا در این رابطه دست به کار شوند . تا زمانی که خود مسئولین به این امر به طور جدی نظر نداشته باشند مطمئنا کار به جایی نخواهیم برد ...
در سال جدید شاهد جلسات متعددی در ادارات و مرکز های مختلف بودیم که هیچ کدام از آنها به صورت جدی روی بحث فرهنگ و هنر وقت نگذاشته اند . با نگاهی جدی و منتقدانه می بینیم که اکثرا به هنر به دیدگاه تبلیغاتی و اعلام بیلان کاری نگاه می کنند که بس ناجوانمردانه است و یکسری هنرمند بازیچه این بازی می شوند . اما باید توجه کرد که این دوستان مسئول اگر می خواهند کاری بکنند می بایست با جدیت و با بنا گذاشتن زیرساخت های اساسی آموزش و ترویج فرهنگ و هنر این حرکت را شروع کنند و اجازه قطع این حرکت توسط مسئولین بعدی ندهند و این نیاز به بنیادینه کردن این حرکات است . در حال حاضر حرکات سطحی و بی بنیادی می بینیم که اکثرا برای این است تا بگویند فلان مسئول به فرهنگ و هنر ارزش قائل است . اما اساسا آیا این مسئولین حاضر می شوند تا پای سخنان و درد و دل های هنرمندان بنشینند و یا نه چند جلسه سوری و مسخره برای اینکه هنرمندانی جمع بشوند و حرفی بزنند و بروند و در پایان اصلا هنرمندان درک نشوند به چه دردی می خورد ؟!!!
اساسا برای ما مهم نیست که قرار است چه تغییری در فرهنگ و هنر شهر ما رخ بدهد زیرا اگر مهم بود دین را با اعقاید شخصی خود تعریف نمی کردیم و به خورد مردم نمی دادیم . مردم بیچاره درگیر مسائلی و بحث هایی شده اند که در صحبت با آنها متوجه عقده ها و درگیری های مالی و فقر فرهنگی و هنری آنها می شویم . تا جایی که در یک جمله می گویند : فرهنگ و هنر کیلویی چند ؟!! همین مسئولینی که فلانی را بی فرهنگ خطاب می کنند نگاه نمی کنند که خود برای فرزندانشان چه کرده اند و به عنوان مسئول برای فرزندان مردم شهر خود چه کرده اند . یکسری با هم همراه شویم و فعالیت های فرهنگی و هنری خود را اساسا مورد بررسی قرار دهیم . تا مشکلات را نبینیم و بررسی نکنیم و از نظرات شخصی و بی بنیاد دست برنداریم تغییری شاهد نخواهیم بود . . هرچند که فرهنگ نادرست یک شهر را نمی توان یک روزه و چند روزه و یا یکساله تغییر داد و زمان طولانی نیاز دارد ولی میتوان از جایی شروع کرد و این فقر فرهنگی را به حداقل رساند .
برای اثبات این حرف میتوان به چیزهایی اشاره کرد که در پروژه های همین مسئولین حضور خیلی از دوستان جوان از مرکز و کارآمد بودن آنها را باور دارند ولی یک جوان میبدی خیر . چرا چون تربیت نکرده ایم و نداریم جوانی که محکم حرفش را بزند و حقش را بگیرد . آیا این چیزها مشکلات کمی است ؟!!! جوان میبدی ما چه تفاوتی با یزدی ، شهرستانی و تهرانی دارد و مگر این جوان را خود ما تربیت نکرده ایم و مگر ما به عنوان مسئول نباید برنامه ای برای آینده جوانان شهر خود داشته باشیم . مگر نباید جوان ما بداند که هر چیزی جایگاه خود را دارد و همه چیز را به نام دین بر او قالب نکنیم و در ته ماجرا دیدگاه شخصی ما بوده است که سالها جوان مردم را به سویی برده است که عمرش را تلف کرده است . خوب که نگاه می کنیم از دیدگاه امیرمومنان علی (ع) آنقدر دین مبین اسلام سخت نگرفته است که ما برای جوانانمان سخت گرفته ایم تا جایی که جوان امروز ما نیز از هنر و فرهنگ ایرانی خود چیزی نداند و حتی نظری نداشته باشد .
خوب که نگاه کنیم البته جوانان کنونی ما خیلی نسبت به ده سال گذشته عوض شده اند . اما آیا خوب نگاه کرده اید که به تقلید از خیلی از شهرهای دیگر دارند دگرگون میشوند و اصالت خود را از دست می دهند . آیا نگاه کرده اید که روشنفکری ها آنها نیز از فیس بوک و دیگر رسانه ها تامین میشود و جوان ما گاهی در این راه هدف مشخصی ندارد و فقط سرگرم است ... راهی بیابیم که درست رشد کند و درست استفاده کند و هنراصیل را ارائه دهد ... در هر صورت فکر می کنیم که مسئولین نقش مهمی در هدفدار کردن فعالیت های فرهنگی و هنری مردم دارند و باید به اینها جهت دهند تا در آینده زیر دین آنها نباشند . مگر نه اینکه وقتی نهج البلاغه را می خوانیم امیر مومنان در تمام زمینه ها (سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی) فرمایشات بسیاری دارند . پس خود و مسئولین زیر مجموعه خود را مکلف بر این سخنان می دانند و حال نگاه کنیم به مسئولین که از اصل تمام فعالیت ها که فرهنگ است چقدر دور افتاده ایم . سخن زیاد است ولی به هر جهت نمی توان بدون عمل کاری به جایی برد مگر اینکه مردم و مسئولین خود را مکلف بدانند و وظیفه خود را به نحو مطلوب انجام دهند . امید به آینده ای روشن ...
سرپرست گروه تئاتر جوان با اعلام این خبر که اولین جلسه هیئت نظارت گروه تئاتر جوان چندی پیش به عنوان اولین جلسه هیئت نظارت جدید گروه برگزار شد ، گفت : برگزاری دو جلسه دیگر توسط هیئت نظارت روشنگر برنامه های آینده گروه خواهد بود ...
در سال جدید قرار بر این است تا با نظر هیئت نظارت برنامه آینده گروه بسته شود . در جلسات آینده تصمیم خواهیم گرفت تا چه عملکردهایی را گروه باید داشته باشند . اگر هیئت نظارت برنامه ریزی کند و بر اجرای آن نظارت داشته باشد مطمئنا نتایج بهتری از اجراهای آینده خواهیم گرفت . بچه ها دیگر بزرگ شده اند و الان برخی عضو اصلی هیئت نظارت شده اند پس از این به بعد باید خودشان برای آینده گروهشان تصمیم بگیرند و تا آنجا بتوانم تصمیم دارم تا اداره گروه را با هدایت درست در اختیار خودشان بدهم . هر چند که ضربه های گذشته از دوستان گذشته برای من غیر قابل جبران بود ولی باز اعتماد می کنم و هدف را ارتقا انسانها و رشد شهر خود و گروه قرار می دهم . امید که باعث نشود در آینده حرفهای بی پرده را از کسانی بگویم که امروز همه چیز را در اختیارشان می گذارم و کم کم واگذاری ها انجام می شود و امید دارم گروه را در بخش های مختلف فعال نگه دارند . ما می توانیم چند کارگردان و نویسنده داشته باشیم و حتی چندین بخش و سرپرست بخش های مختلف داشته باشیم . اما هیچ همتی در این کار نیست باید همت و پشتکار داشته باشیم تا اتفاق بیفتد با حرف زدن نتیجه ای حاصل نخواهد شد باید همه کمک کنند تا این اتفاق بیفتد . منتظریم تا این اتفاقات به زودی در گروه بیفتد و این نیاز به اعضایی حدود 80 نفر می باشد . به زودی این تعداد عوامل مورد نیاز به گروه تئاتر جوان افزوده خواهد شد . و ما از بین 150 نفر ثبت نام 80 نفر را برخواهیم گزید و به مجموعه اضافه خواهیم کرد هر چند فعالیت های ما در کل به 6 الی 10 نفر ختم خواهد شد ولی گروه پشتیبانی قوی و محکمی می خواهیم و در تمام بخش ها تقسیم خواهند شد و برنامه آینده را بر اساس توانایی کلیه عوامل خواهیم بست . امید که این حرفها تبدیل به عمل شود ...